استخر بازتاب استخری ست که در سازههای بزرگ چون عمارتهای باغی، بوستانها، کاخها، یا هر جای دیگر برای بازتاب تصویر سازه و به هدف افزایش جلوه شکوه و زیبایی سازه ساخته میشود.
این استخرها از آنجا که کارایی شان بازتاباندن است از این رو هیچ فوارهای در آن ها جای پیدا نمیکند تا بالاترین شفافیت را همواره برای بازتاب زمینه شان دارا باشند. استخر بازتاب الگوی خود را از حوض بازتاب در باغ ایرانی برگرفته است و در مغرب زمین گسترش یافته است. نمونه برجسته این حوضهای بازتاب را میتوان در عمارت چهل ستون اصفهان پیدا کرد.
ساختار استخر بازتاب
این استخرها در اندازههای گوناگون و ساختارهای هندسی گوناگون ساخته میشوند. با این همه مهمترین ویژگی در استخرهای بازتاب بزرگی آن هاست. چه استخر بازتاب اگر از اندازه خاصی کوچک تر شود و همزمان با شکل هندسی منظمی بهم آمده باشد به حوض بازتاب بدل میشود.
از حوض بازتاب به طور خاص در فضای درونی سازهها به خاطر محدودیت بهره برده میشود که شاهکار آن را میتوان در عمارت تابستان نشین باغ دولتآباد یزد مشاهده کرد. استخر بازتاب از آنجا که بسیار بزرگ و گسترده میتواند باشد از این رو میتواند موجخیز شود. برای برطرف کردن این بغرنج در استخرهای بازتاب میانه استخر را اندکی کمگودتر از کنارههای استخر میسازند. این ویژگی موجب شکستن موج میشود.
نمادشناسی بازتاب تصویر در حوض و استخر در معماری ایرانی:
آب خود یکی از آخشیگهای چهارگانه سازنده گیتی ست. از آنجا که آخشیگها همگی سپنتا (مقدس) بودهاند ایرانیان میکوشیدند به شکلی پیوند خود را به این عناصر نگه داشته و آن را آشکار کنند. نمادپردازی یکی از راههای نمایاندن و آشکار ساختن پیوند به آخشیگها بوده است. پیوندی که همواره با آزرم و پاس داشت و ارج نهادن همراه بوده است. یکی از بسترهای کارآمد برای به نمایش درآوردن پیوندهای فرهنگی به آخشیگها معماری بوده است. در واقع معماری شایانترین زمینه را برای پرداختن به این نمادها فراهم میآورده است.
آب در این میان آخشیگی بسیار مهم به شمار میرود که از آنجا که رونده و سیال است از دیرباز نمادی برای پاکی بخشی شناخته میشده است. استخر یا حوض که بخشی انکارناپذیر در سازه بود همواره به بهترین شکلی میتوانست این امکان را برای دسترسی بی درنگ به این عنصر پاکی آفرین فراهم کند.
اما جدای از خود آب، بازتاب تصویر در آینه غماز آب حوض یا استخر همواره در معماری ایرانی نمادهای گوناگونی را مینمایانده؛ برای نمونه بازتاب تصویر لرزان و اندک مات سازه درون حوض همواره نمادی از ناپایداری زندگی گذرا بوده است و همیشه در خود گوشزدی داشت برای پرهیز از وابستگی و دلبستگی به خوشیهای گذرای زندگی. همچنین این بازتاب بویژه هنگامی که در برابر کوشکی باشکوه و درختان سرسبز دو سوی آن قرار میگرفت جلوهای از بهشت برین را در چشم هر بینندهای باز مینمود و این چنین بر چهره رو به والایش و کمال زندگی خاکی نقش نمادین میزد.
حوض و استخر با بازتاب تصویر آسمان در خود همچنین نمادی از یگانگی آسمان و زمین یا همان مینو و گیتی بود. این معنا ریشه در آموزه تخلیه و پیکرینگی کامل مینو در گیتی دارد که در فرجام یگانگی آن دو را در پی خواهد داشت و در روزگار پسین یا آخرالزمان به سرانجام خواهد رسید.